شعر – داریوش معمار Dariush Memaar

دسامبر 162005
 

داريوش معمار

داریوش معمار

متولد 1358 آبادان
كتابدار
كتاب ها :
موهام هم موجي است 1380 هاني همدان
هنگام كه نت هاي دريا پا مي گيرند(شعر آبادان) 1380 هاني همدان
جنازه مريم بنت سعيد 1384 پاندا مشهد
عاشقانه هاي زني كه دوستش دارم 1384 پاندا مشهدزير چاپ:
آواز هاي اهل هوا – انتشارات بوتيمار

بيش از 40 مقاله چاپ شده در مجلات مطرح ادبي:پيام شمال،گيلوا،كلك،بايا،نافه،پاياب،عصر پنج شنبه،گوهران،شوكران،كارنامه،عصر دوشنبه،صاد وغيره

بيش از پنجاه مقاله و گفتگو پيرامون ادبيات، چاپ شده در روزنامه ها و نشريات مختلف كیش

تهديد كوچكي براي جهان

از كران تو شنيدن
تاكي!؟
بو، با بونه ي نا زنين
كبريت كه مي كشم بر كناره ات
و تازه شهر تاريكش را بي دريغ نمايان مي كند
بر ما
بي قراريم اما
در خط ها پيداست
وقتي خنده هاي كسي گوشي را
چنان ملتهب مي كند كه سكوت سنگين،
تر مي شود هر بار
و همه چيز بر مي گردد از هواي خود
حالا دريچه اي به كران
منفذي به من
اين تنها ،ترجيح باز مانده در راه است
وقتي تو ترك كرده اي مرا
و من انگار تهديد كوچكي براي جهان
در همسايگي سكوت
بزرگ
تر شده ام هر روز

  15 دیدگاه به “شعر – داریوش معمار Dariush Memaar”

  1.  

    سلام
    آقاي معمار عزيز ضمن عرض ادب و ارادت خدمت جنابعالي آدرسم بشرح زير
    ساري – كمربندي غربي – كوي اصحاب – كوچه شهيد اكبري – پلاك 19
    كد پستي
    36361 – 48169

  2.  

    سلام اولا دوستان در دل بی نظمی هم نظمی هست
    مهم اینه که حرف دل لاجرم بر دل نشیند اگر یک انسان خیلی معروف بود ،به هم میگفت میگفتیم به به به تا بوده همین بوده……

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي