شعری عاشقانه از شکسپیر-

شکسپیر بیش از 150 سونات سروده است.از این تعداد پنج تای آنها چنان شهرتی دارد که بسیاری از انگلیسی زبانان این سونات ها را از حفظ می خوانند. این پنج سونات شماره های 18-24-116-126-130 ، می باشند.
ترجمه ی سونات شماره ی 18 را در زیر می خوانید.
چشمان معشوقه ام بی شباهت به خورشید است
مرجان بسیار قرمز تر از لبان اوست.اگر برف سفید است، چرا سینه های معشوق من تیره است
……
من گل رز دیده ام، نقاب که از چهره بردارد سفید و قرمز است
اما چنین گلی بر گونه های معشوقم ندیده ام.
عطر هایی هستند با رایحه ی دلپذیر
بیشتر از رایحه ای که معشوق من با خود دارد.
چشمان معشوقه ام بی شباهت به خورشید است
مرجان بسیار قرمز تر از لبان اوست.
من دوست دارم معشوقم حرف بزند ،هر چند می دانم
صدای موسیقی بسیار دلنواز تر صدای اوست.
مطمئنم ندیده ام الهه ای را هنگام راه رفتن
معشوق من اما وقتی راه می رود ، زمین می خراشد.
من اما سوگند می خورم معشوقه ام نایاب است
من نیز مثل هر کس دیگر با قیاسی اشتباه سنجیده ام او را.
ترجمه ی مهناز بدیهیان
118 دیدگاه به “شعری عاشقانه از شکسپیر-”
متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.
kheyli ali bod mamnun
ترجمه ی زیبائی است اما این سونات هیجدهم نیست. لطفاشماره ی درستش را ذکر کنید. سونات هیجده این است:
Shall I compare thee to a summer’s day?
Thou art more lovely and more temperate:
Rough winds do shake the darling buds of May,
And summer’s lease hath all too short a date:
Sometime too hot the eye of heaven shines,
And often is his gold complexion dimmed,
And every fair from fair sometime declines,
By chance, or nature’s changing course untrimmed:
But thy eternal summer shall not fade,
Nor lose possession of that fair thou ow’st,
Nor shall death brag thou wander’st in his shade,
When in eternal lines to time thou grow’st,
So long as men can breathe, or eyes can see,
So long lives this, and this gives life to thee.