شعری از هادی خوانساری

دسامبر 132006
 

غار نوردان
به اعماق غارها
معدن چيان
به کشف معادن
و صخره نوردان
صخره ها را
به مبارزه می طلبند کوه نوردان
کوه ها را
هوانوردان و ماجرا جويان
آسمان ها را
و منجمان
ستاره ها را
به مبارزه می طلبند
اما بعضی ديگر
همه را
و من تو را که همه را
اما من
تو را
به ضيافت شعر دعوت می کنم
که معتبر ترين ويزای کائنات را
در چمدان خود دارد .

  2 دیدگاه به “شعری از هادی خوانساری”

  1.  

    man az akset khosham omad ta in sheri k malom nist che gofti?gahi shbih b payan,bandieye yek mosabeghye maraton ,ba on robdoshame gharne loe benapart ba on rishe chekolifski.jane khoda che shaerani darim!

  2.  

    یه تریبون می خوام که آزاد باشه /یه بیغوله می خوام که آباد باشه…../هنوز در بهت خوانش هادی خوانساری ام که خواند و خواند این ترانه را در پیش کاه شاعر بزرگ و مطرح و صاحب سبک کشور(!) آقای علی رضا خان قزوه در شب های شهریور و من به هستی نفرت ام را تف کردم که چرا از چنین اثر قزوه ها برمی اشوبند!

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي