شعری از فؤاد آل عواد شاعر عراقی / ترجمه : حمزه کوتی

جولای 222010
 

باغ ِ وهم محصور به چهره هایی نابودشعری از فؤاد آل عواد شاعر عراقی
ترجمه : حمزه کوتی

باغ ِ وهم

باغ ِ وهم محصور به چهره هایی نابود . خوان کنار کلبه ی شب ــ بیدار ماندگان است در جنگل ِ کوچ ، بر تپه ماهور فلاسفه . چقدر با چوب سندیان ، دیوارهایی گرد خود ساختیم در باغ ِ وهم . چقدر به خواب ، بی سر بازگشتیم و به یاد آوردیم که از پژواک جدا نمی شویم . اساطیر چون درختان پیر می شوند و با آنها ما پیر می شویم در باغ ِ وهم . دیگر انتظار را در جنگل کوچ تاب بر نمی توانیم آورد ؛ و تپه ماهور فلاسفه بالا نمی رود ؛ و در اطراف ِ آن خرناسه می کشند فلسفه بافان .
ــــــــــــــــــــــــ

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© 2025 MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي