شعری از ر.رخشانی

نوامبر 142006
 
“آوای عصیان”

برای نادیا شاعرفقید افغانی و برای شعر فریاد بی آوا

صدایِ گام هایِ سردِ عصیان است.
به اینجا می رسیم از راه اینک
خستگانی چند
دامن از تشویش آورده
چه دردآلوددل هامان
خراب، آشفته و نالان
گام ها
عاصی و خواب آلود.
به اینجا می رسیم از راه اینک
مردمانی
درد پرورد، خاطر آزرده
گمان
از نفس هامان رخت بسته
قلب ها
ضایع، ترک خورده.
نه در قاموسِ رویامان رهایی نقش می بندد
نه حتی برقِ شکی می زند
از کور ابرِ ذهن مان بیرون
خداوندا
ندانم می رسد
آوای این عصیان مان
تا گرد
تا گردون؟
صدایِ گام هایِ سردِ عصیان است

  یک پاسخ به “شعری از ر.رخشانی”

  1.  

    این درست نیست که کپی شعر های اخوان ثالث را بجای
    اوریجینال جا زد.

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© 2025 MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي