شعری از حسن بصیری Hassan Bassiri
فوریه 022006
مثل خاطره ای گنگ
مثل خاطره ای گنگ گوشه تاقچه پر زرق و برق
و دیوار خانه ای که
آخر رفتنش
ایستادن را
هجی کرده است
ایستادن
آغاز تازه ای
برای گل هائی که پزمردگی را
پیشاپیش آموخته بوده اند
دیواراتاقت سرد
در من تنیده
که بر غبار و مه تکیه زده ام
می خندم
قاب عکس
شکلک در می آورد
وقتی ستاره ای دور را
به یادم می آوری
مهتاب
امشب دوباره
درکمین دریا ایستاده است
11 دیدگاه به “شعری از حسن بصیری Hassan Bassiri”
متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.
ghashang bod ostat
کار واقعا ضعیفی ست . فرم قدیم با استعاره و تشبیهات نمک سود که بارها به کار رفته . دوست گرامی ما اکنون در حال گذار از حتی پست مدرنیزم هستیم . دوره این ساختاری نویسی ها گذشته عزیزم.