اکتبر 042005
يک شعر از مهدی مرادی
بعضی از ما
بعضی از ما
صورت هايی پوشيده از ابر داشتيم
هر جا که بوديم
همه ما را
با انگشت به هم نشان می دادند
يک بار هم که خواستيم
اين ابر ها را
از صورتمان بتکانيم
ترسيديم
آب
از حدود واقعيت سرريز کند
بعضی از ما
همان کسانی بوديم
که اصلا قرار نبود
هيچ وقت
قدم به اين برهوت بگذارند
متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.