شبه تاریخ”—بهاره رضائی”

مارس 232007
 

“شبه تاریخ”

روی مین هایی که روی دامنم کاشته بودند
منفجر شدم
و جنگ جهانی دوم در من اتفاق افتاد:
آ لمان فلسفه!
– حاضر!
ا تریش ا پرا!
– حاضر!
ا یتا لیای نما یش!
– حاضر!
ا هالی اتحا د مثلث!
سلام!
به منطقه ی ممنوعه خوش آمدید….
ما د ر چند قد می یک ا تفا ق بزرگ قرار داریم:
فرانسه شعر می خواند
انگلیس سوت می زند
روسیه پیپ می کشد
و انسان اولیه از کنارم می گذرد
بوی سنگ می گیرم
و عاشق عشق های ما قبل تاریخ می شوم…

تحجر چه طعم خوبی دارد!
” بهاره رضائی”

  5 دیدگاه به “شبه تاریخ”—بهاره رضائی””

  1.  

    شعر خوبي است ولي عنواني كشور هامخصوصا با شهرت انها(المان فلسفه…..)شعر را ددچار ضعف كرده است .موفق باشي

  2.  

    salam bahare jan
    shere ghashangi bod va asar gozar.be khatere residan be in vijegi v shareanegi be to doste khoobam behet tabrik migooyam , shad bashi.

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي