سیزده بدر با” آتیس “/Mahnaz Badihian/بدیهیان-م

“آتیس” فرمان خنده داده است
و من از سپیدی صبح
گیسوانم را به شعاع خورشید گره می زنم
سیزده بدر با” آتیس
نوروز به سیزده رسیده است
“آتیس” فرمان خنده داده است
و من از سپیدی صبح
گیسوانم را به شعاع خورشید گره می زنم
و چنان می خندم به پوچی جهان
که صدای جرینگ،جرینگ دندانهایم
روکش طلایشان را خم کرده است
با من سلامی بگوای حقیر پر کینه
نوروز به سیزده رسیده است
و تا آخرین بهار راهی نمانده است
حرفی بزن پیش از آنکه
گنجشگ کوچکی شوم
که از خاطره می گریزد
با آواز پرواز در گلویش
سیزده بدر است ، اول آوریل
پیغمبران هم دروغ می گویند
و من همچنان نیمه،نیمه مانده ام
نیمی از دروغ غرب
نیمی از دروغ شرق
و پنج انگشت هر دستم
از هزارقبیله ی عاشقی
با دلم حرف می زنند
سیزده بدر است و دروغ های تو
بهتر از راست بی مصرف
مهناز بدیهیان 2008
2 دیدگاه به “سیزده بدر با” آتیس “/Mahnaz Badihian/بدیهیان-م”
متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.
بسیار بجا و زیبا بود.
پس تا ديرنشده دستاتو بزن بلا تايه كم به هم
دروغ بگيم.