ساغر شفیعی

مارس 092007
 

کنار بیا
می خواهم چیزی به گوشت بگویم
من پری دریایی ات نیستم
دریانوردم
قایقم همین تن خسته ست

بادبان پیراهنم

فرو می روم در رویا

بالا می روم تا خیال

و خرد و خسته دنبال فانوسک چشم تو می گردم

بیراهه نرو

پری دریا هم اگر بود

حالت را بهم می زد

با آن تن سرد و

بوی زهم ماهی

کنار بیا

بااین قایق شکسته ناخدا

که سرگرمی اش جذر و مد رویاهاست

و ماه

عادت رویاهاش

  یک پاسخ به “ساغر شفیعی”

  1.  

    salam sher khili khobi hast man ashare shoma ro khili dost daram marjan

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي