راحله یار / « ندا » آخر نماد عاشقی شد

 شعر
ژوئن 262009
 

قیامِ عاشقی برپاست لیلی!
« ندا » آخر نماد عاشقی شد
سرِ آزادگان بالا ست لیلی

نمی دانی چه واویلاست لیلی؟


ندا! نامت عجب زیباست لیلی؛

سراپای تو بی همتاست لیلی

«خس وخاشاکِ» این گلشن بنازم

که موجِ عزتِ فرداست لیلی

سرم آزاده از سوداست لیلی

لبم آزرده از نجواست لیلی

بخوان شعری که فریادم برآید!

دلم آبستنِ دریاست لیلی


26 .06. 2009

راحله یار
شهر کبلنز آلمان

  یک پاسخ به “راحله یار / « ندا » آخر نماد عاشقی شد”

  1.  

    پسرک گفت: «امیدی که به دلهاست ببین

    خار و خس گفت به ما، لیک چه تنهاست ببین

    چونکه بشکست قفس، لحظه چه زیباست ببین

    نتوان گفت دگر مژده آزادی و نیکوئی فرجام عجیب است عجیب»

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي