دو شعر از اینس اسکارپارولو
برگردان به فارسی:آرام قاسمی
—

آنها، قدمهای تو نیستند
که در آستانه در، مکث کرده ا اند
آنها، آخرین رویاهای نا پیدا،
دو شعر از اینس اسکارپارولو
برگردان به فارسی: آرام قاسم
(من این را میدانم)
و من میشنوم
دگر بار صدای قلب را
با قدمهای خسته و پر تردید
هنوز تنفس برایم دشوار است
با ترسی تلخ ،……
من میدانم
آنها، قدمهای تو نیستند
که در آستانه در، مکث کرده ا اند
آنها، آخرین رویاهای نا پیدا،
نوازشها، و خواب و خیالها هستند
و من پوشیده ام با اشک هایم
در لحظهای ،که بدرود اجتناب نا پذ یر است.
——
(رو یا و فقط یک رو یا)
شاید امشب ،بوزد با د
و پرواز کند روی ذرات شیشه
ولی من تنهایم
و حتی، با د، مرا میترسا ند
شاید این میلی بیش نیست ،که مرا
به بالشم سخت، چسبانده است
مثل اینکه این اندام توست که،
میتپد کنار من
و این مسلما
رو یاای بیش نیست،
فقط یک رو یا ست
که با اشک ها یی پنهانی
و ضربه هایی نهان
درونم را میفشا رد .
متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.