در بستر حادثه – ر . رخشانی R- Rakhshani

مارس 182006
 
«در بستر جاذبه»

در بسترت
بيدار مي شوم
مي دانم
كه خواب ديده ام.ساعاتي قبل،
اين ساعت شماطه اي
جدايي را
رقم زده بود
و من
قرنهاست
كه مي نويسم
اين سطرهاي عشق را .
تو،
آن شعري
كه هر صبحگاه
بر گونه ام بوسه مي زند
و من،
با لبخندي
دوباره به خواب مي روم
و از حضور ساده ي جاذبه ات
ديگر بار
در بستر
بيدار مي شوم.

  3 دیدگاه به “در بستر حادثه – ر . رخشانی R- Rakhshani”

  1.  

    خب حالا اگر ما بگوییم کار ضعیف است حضرات در وبلاگ ما فحش ناموسی ! می نویسند ! مبارک باد عدم وجود نقد …!

  2.  

    پیپ قرمز عزیز: در ضمن اینکه از توجه زیاد شما به این وبسایت سپاسگزاریم،…
    شما می توانید مثل هر نقد نویس مسول شعر آقای رخشانی را نقد کنید و ما آنرا در همین صفحه منتشر می کنیم . بگذارید سال نو را با ادای کلمات مهر آمیز و دوستانه آغاز کنیم….همه ی ما به عشق و دوستی و یکدلی مدیونیم…
    با مهر ماه مگ

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي