خدامراد فولادی – پیش کش به:مادران عزادارم

 شعر
فوریه 022010
 

شغال ها را دیده اند
که فکرهای روشن را
با خود
به سوراخ های تاریک شان
بردند

خدامراد فولادی

پیش کش به:مادران عزادارم

در پارک لاله

یک باره تاریک شد هوا

و برق از سر درخت ها پرید

توفان

هشدار داده بود.

صدای دشنام امد به روشنی

وحرف های درشت

که پرت می شد

به شان این و ان

کلاغ های غار غار

مجال حرف ندادند

به دیگران

و کله های پوک سیاه شان

نشانه ی حکومت شب بود

کسی ندانست چرا

یکباره تاریک شد هوا

تنها رهگذرها گفتند

شغال ها را دیده اند

که فکرهای روشن را

با خود

به سوراخ های تاریک شان

بردند

وز ان پس بود

که ارام گرفت

توفان دیوانه…

١٣٨٨

  2 دیدگاه به “خدامراد فولادی – پیش کش به:مادران عزادارم”

  1.  

    bah bah ali budan waghean

  2.  

    مرسی/ مرسی

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي