جنبش زنان- ناهید کشاورزN- Keshavarz

مارس 082006
 

ناهيد کشاورز

 جنبش زنان آلمان

مشاور امور مهاجران در کلن آلمان
ثمره جنبش زنان آلمان برای جنبش زنان مهاجر ايرانی
روز جهانی زن هر ساله در اغلب نقاط دنيا به ياد زنانی که برای احقاق حقوقشان مبارزه کرده اند جشن گرفته می شود و امکانی است دوباره برای اين که مسئله زنان و مشکلات آنها مورد بحث و توجه قرار گيرد.

کشور آلمان از جمله کشورهائی است که زنان آن راه دشواری را برای برابری حقوقشان طی کرده اند. در زمان برقراری حکومت فاشيسم در آلمان برگزاری روز زن ممنوع بود.

طی سالهای گذشته جنبش زنان در آلمان در عرصه های مختلف به مبارزه پرداخت .

آغاز حرکت زنان در آلمان به سال ۱۸۴۸ بر می گردد اين حرکت در سال ۱۸۶۵ به تاسيس انجمن زنان انجاميد آنها گروهی از زنان را تشکيل داده بودند که بيشتر برای آموزش زنان تلاش می کردند و فعاليتی محدود داشتند.

در سال ۱۹۱۹ حق انتخاب شدن و انتخاب کردن تحولی جدی در جنبش زنان آلمان بوجود آورد حرکتی که در سال ۲۰۰۵ به انتخاب اولين صدراعظم زن آلمان منجر شد.

حکومت ناسيونال سوسياليسم زنان را از فعاليت بيرون از خانه بازمی داشت و نقش آنها را تنها به انجام امور خانه محدود می کرد.

با آغاز جنگ در سال ۱۹۳۹ زنان دوباره به کار بيرون از خانه خوانده شدند تا جای خالی مردان را پر کنند.

بعد از خاتمه جنگ در سال ۱۹۴۵ در قانون اساسی آلمان برابری حقوق زن و مرد تصريح شده است. در جنبش دانشجوئی سال ۱۹۶۸ زنان فعاليت جدی داشتند و همزمان خواسته های خود را هم مطرح می کردند که شامل آموزش زنان و عليه خشونت بر زنان بود.

جنبش زنان در آلمان با وجود دشواری هائی که جامعه آلمان به دليل حکومت فاشيستی و جنگ در پيش رو داشت توانست موانع بسياری را از پيش رو بردارد و در شرايط فعلی بتواند تعداد زياد زن در مشاغل بالای دولتی و حکومتی داشته باشد .

خانم”سوفی حنيس ” از زنان فعال در جنبش زنان آلمان است او در باره تجربيات خودش چنين می گويد: “ما توانستيم به پيروزی های ارزشمندی در مبارزات خود برسيم و من از اين بابت خوشحالم . اما نبايد فراموش کرد که هنوز هم مشکلات زيادی برای ما وجود دارد. ما هنوز نمی توانيم از تمام توانمان استفاده کنيم . امکانات دولتی کم است و مرتب هم کمتر می شود. کمبود کودکستان ها و يا مدارسی که بچه ها تمام روز در آنجا بمانند مانع از آن می شود که ما بتوانيم کار کنيم و با توجه به مسئله بيکاری مردان برای گرفتن کار ارجحیت دارند.”

خانم حنيس در ادامه می گويد: “از نظر تئوريک بحث های جالبی همواره در جنبش زنان مطرح بوده است بطور مثال در سالهای ۸۰، ما به بررسی وضعيت زنان در کشورهای مختلف پرداختيم و يا به زندگی زنان مهاجر در آلمان. ما تلاش می کرديم با آنها رابطه برقرار کنيم تا از تجارب هم بياموزيم. ما بر اين نظر هستيم که مسئله زنان موضوعی جهانی است و زنان صرفنظر از تفاوتهای فرهنگيشان می توانند با هم برای يافتن راه حل مشترک اقدام کنند.”

زنان ايرانی ساکن آلمان با وجود مشکلاتی که به عنوان مهاجر دارند، در موارد زيادی هم از ثمره مبارزات زنان آلمانی سود می برند. به علاوه خود زنان ايرانی به طور مستقل در طی سالهای گذشته فعاليت های ارزنده ای برای برخورد با مشکلات زنان و يافتن راه حلی برای آنها انجام داده اند. اين فعاليت ها بطور مثال بشکل برقراری سمينارهای منظم برای طرح مسائل زنان در شهر های مختلف آلمان بطور هماهنگ صورت گرفته است.

خانم “آذر منصور” از جمله زنانی است که سالهاست در برلين درفعاليت های زنان ايرانی شرکت دارد. او درباره فعاليت هايش می گويد: “من توانستم از زنان آلمانی بيآموزم .آنها ده ها سال تجربه داشتند و برای من جالب بود که نحوه برخورد آنها را بشناسم. من توانستم درک تازه ای از فمينيسم پيدا کنم. در مورد کار زنان در سالهای گذشته در برلين وضع بهتر بود ما برای دفتر زنانمان از کمک های دولتی استفاده می کرديم. با بد شدن وضع مالی شهر برلين ما هم دچار مشکل شديم . با وجود اين تلاش می کنيم که با حداقل امکانات، بيشترين خدمات را ارائه دهيم.”

وی همچنين می گويد: “به نظر من آنچه که اهمیت دارد و بايد زنان را به آن تشويق کرد در کنار آموزش برای شناخت حقوقشان توجه دادن آنها به اين امر است که استقلال مالی آنها می تواند بيشترين کمک را به عدم وابستگيشان به مردان و استقلالشان بکند. زنان ايرانی گام های بلندی در آلمان برداشته اند تعداد زيادی از زنان ايرانی در مشاغل مختلف بخصوص در بخش های خدمات اجتماعی مشغول به کار هستند.”

به نظر می رسد زنان ايرانی در آلمان با وجود تمام مشکلاتی که داشته و دارند، توانسته اند از امکانات موجود برای يافتن شرايط بهتر زندگی استفاده کنند. تعداد زنان ايرانی که در سطوح مختلف و در مشاغل مختلف مشغول بکار می باشند همچنين باعث شده بسياری از زنان مهاجر ايرانی در آلمان به موقعيت
اجتماعی خود دلگرم باشند

برگرفته از بی بی سی فارسی

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© [suffusion-the-year] MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي