تروریست

اکتبر 212005
 

تروریست

شمایان نه تنها بوی خاکم را
که نامم را عوض کرده اید

با این نام جدید
لقمه ای نان نمیتوان خرید.
و در خواب هم سکه های سبز تو را نمیتوان دید
من تروریستم که فریادم گلوله ای شده در گلوی دستانم
تا انتقام خون همسایه، هم نفسم را
از دستهای تو
که بوی نفت خاک مراگرفته اند را بگیرم
مرا با لحن اهانت بارتان ترور می خوانید
زیرا که خوابهای هولناکم در شبهای دربدری
گوش شما یان را می خراشد.
و کودک سرگردانم در آرزوی خانه اش
تا درازای آرزو ها می دود و
در پشت میله های تو بخواب می رود

من تروریستم
که اشگ مهتاب
خورشید قلبم را خاموش میکند
و زخمه های دلم، در شریانم
راه آرزو ها را بسته است
و آنچنان مرده ام
که مرگ
تنها راه زنده بودن من است

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© 2025 MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي