الیاس قنواتی

 شعر
ژوئن 062007
 
null

تقدیم به زنی که روسری آبی به سر داشت و کودکی که پشت سرش فریاد می زد مامان ایران
توی این دفتر خط دار صورتت خط دارد خانم
از روی خط مو هایت شروع می کنم به نوشتن
قرار این نبود
وقتی رسیدم بار زده بودی همه چیزت را توی کامیون همیشه سپید
سفر به خیر

یک پک مهکم

به سلامتی

خانم یعنی دوشیزه بانو خط های توی صورتت اتوبان نیست

یک پک دیگر

حالا لب هایت طعم تلخی دارند

و چشمک چشمت پیام خونی انتقال می دهد

نه تو معشوقی خوبی نیستی

آنقدر بزرگی که توی آغوش من جا نمی گیری

دستم توی دستت گم می شود

اصلا از وقتی که پیدایت کردم روسری به سر کردی و داری می روی

حالا روی خط لب هایت هستم

این خط خط ربط تو با خیلی هاست

به یاد خط به خط شدنمان

به یاد آن همه خط بازی می نویسم

تو معشوقی خوبی نیستی

ناخوب من توی آینه ببین

روسری گل دار آبیت دیگر آـبی نیست

گل هایش را بچسب

از من که گذشت

این کودک فریاد میزند

برگرد

  یک پاسخ به “الیاس قنواتی”

  1.  

    az man ke gozasht in koodak faryaad mizanad bargard cheghadr zibaa ast dast marizaad….karim

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.

© 2025 MahMag - magazine of arts and humanities درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي‏عرضگي را صبر،
و با تبسمي بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مي‏نامند.
گاندي